ومن پزشک خواهم شد

ساخت وبلاگ
سلام  :)  من چقدر پارسال اینجا مینوشتنم شرح حالم رو ولی امسال هیچی! البته پارسال پر از سوژه بود :) و الان فقط منم و اتاقم!و فقط دو هفته ای یه بار رفتن به حوزه قلمچی وباز منو اتاقم! خب آزمون امروز بهتر از دوتای قبلی بود! مشکل من برقرار نکردن تعادل بین اختصاصی و عمومی هست همش اختصاصی میخونم یهو به خودم میام میبینم عه هیچی عمومی نخوندم بعد اختصاصیا رو ول میکنم که عمومی بخونم بعد حوصله عمومی ندارم از اون ورم برم اختصاصی بخونم استرس عمومیا میگیرتم و هیچی نمیخونم چند روز مونده به آزمون من دقیقا اینجوریه!!خب باید درستش کنم این آزمون دیگه باید درست برنامه ریزی کنم و به همه درسا برسم! خب دیگه چی؟؟آها این که تنها دوستی که گذاشتم تو زندگیم باشه ف هست و بقیه رو کلا حذف کردم!و هیچگونه ارتباطی باهاشون ندارم! دیگه اینکه پشت کنکوری بودنم خوبه ها!راحت از شر همه معلما و ناظم و مدیر که هی زنگ بزنن و بگن چرا نیومدی؟ولی گاهی دلم تنگ میشه واسه همه خل بازیای مدرسه! فرارا! اذیتای سرکلاس!خنده های بلند!فضای پشت مدرسه!ول گردیایه زنگای تعطیل تو خیابون! عاغا برنامه کارنامه 20 هفته قبل فراتر از عالی بود من دانلودش ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparisa868e بازدید : 86 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 20:55

الان از همون وقتاییه که بی اختیار دستم به نوشتن رفته! و میخواد بگه! از همون روزی که سر کلاس فیزیک یهو روشو برگردوند و گفت از کجا معلوم که خدایی باشه؟ از همون لحظه ای که گفت قبول داری که ناقص العقلی؟! و من با تعجب گفتم نه و گفت خب توی نهج البلاغه خطبه فلان این اومده و وقتی قبولش داری پس ناقص العقلی! از همون وقتی که تشویق کرد تا برم پیج آتئیستا رو بخونم!از همون موقعی که به سمت شاهین ن ج ف ی کشیده شدم! از همون موقع آرامش خوبمو از دست دادم! منی که توی تک تک لحظاتم خدا رو دیده بودم! منی که میدونستم فقط وجود اون منو دلگرم میکنه!میدونستم اون تکیه گاهمه! ازش دور شدم!خیلی دور!  یه وقتایی شبا که میخواستم بخوابم سنگینی قلبم بهم اجازه نمیداد! وقتی دفتر خاطرات گذشته رو میخوندم وقتی میدیم چقد باهات رفیق بودم حسرت گذشته رو میخوردم  میخواستم بازم همون آدم قبلی بشم اما حرفاش هر هفته مغز منو شستوشو  میداد! ماه محرم که دیگه هر دقیقه با صدای نوحه ای که میومد هزارتایی ناسزا و بد و بیراه میگفت! منی که همیشه محرما حس خوبی میگرفتم دیگه هیچی نمیدیدم!میتونستم حس کنم چقدر قلبم تار شده! گذشت امتحان ترم دوم پیش رو ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : o h k antigens,o h k spate, نویسنده : iparisa868e بازدید : 31 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 20:55

خُب چی شد؟! هیچی!فقط یه شکست ساده! فقط خیلی چیزا یادم رفته بود!فقط یادم رفته بود امسال اخرشه و فرصت مجددی دیگه نیست!یادم رفته بود پارسال چیکار کردم و چه نتیجه ای گرفتم که این دو هفته کپی پارسال بودم!یادم رفته بود قول دادم هر کسی اومد خونه بهم مربوط نیست و من تو اتاقم درس میخونم!یادم رفته بود ۳ساعت مطالعه از ۲۴ساعتی که در اختیارمه خیلی کمه!یادم رفته بود گوشیمو خاموش کنم و ظهرا تو تایم استراحتم فقط یکم بخوابم بعد برم سراغ درس!یادم رفته بود رویاپردازی نکنم!یادم رفته بود گذشته رو رها کنم!یادم رفته بود نا امید نشم! اره همه اینا یادم رفته بود خوشحالم که گند زدم تا به خودم بیام! خوشحالم که خراب کردم! میرم سر وقت برنامم و فقط به درس خوندن فکر میکنم! دیگه هیچ چیز بهم مربوط نیست بجز خوندن! از همین الان خودمو به چالش دعوت میکنم که برم گوشیمو خاموش کنم! برناممو هر جووووری شده همون روز تموم کنم شده شب تا صب بیدار بمونم! صبا ساعت۷پای درس باشم! با صدای هییییچ چیز از اتاقم بیرون نیام! دفعه بعدی که بیام اینجا بعد از ازمونه! ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : یادم رفته بود, نویسنده : iparisa868e بازدید : 67 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 20:55

سلام دوستان گل! من یه مدت نبودم راستش از مجازی فاصله گرفتم نمیخوام اشتباه پارسالمو تکرار کنم و وقتمو الکی هدر بدم!کلی درس رو سرم ریخته ساعت مطالعمو تونستم به یه حد ایده آل برسونم البته جا برای پیشرفت هست، دیگه اینکه آزمون23مهرو میخوام خیلی خوب بدم فقط این عربیشو نمیدونم چه بلایی سرش بیارم آخه کل عربی اول دبیرستانه تو کتاب فوت و فن هم بعضی از درساشو نیست بعضیاشم قاطی با چیزای دیگس اصلا بدجوره!! یکی از همکلاسیام پزشکی شیراز آورد یکی دیگه دندون شیراز!توی دلم تحسینشون میکنم جفتشون شدیدا درس خون بودن و واقعا تلاش کردن و باهوش هم بودن!چقد توی ذهنم خودمو جای ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : عکس نوشته الکی مثلا,عکس نوشته الکی,عکس نوشته الکی مصلن,عکس نوشته الکی مثلن, نویسنده : iparisa868e بازدید : 17 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 6:13

وقتی ظهر مث خرس میخوابید به عذاب وجدان تمام نکردن برنامه تان درشب هم فکر کنید با تشکر! اینو با خودم بودم مثلا! بخدا من دیگه ظهرا نمیخوابم... اگه من این هفته ساعت مطالعمو درست کردم و برناممو کامل اجرا کردم یه امیدی بهم هست اگر نه باید برم بمیرم... عاغا دویست و خرده ای روز تا کنکور مونده که اصلا هم زیاد نیست که هرروز با یه بهونه ای نخونیم... این هفته "هفته ی تغییر کردنه" در اتنهای هفته باید کلی از کارای مضرمو کنار گذاشته باشم! ومن پزشک خواهم شد...
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparisa868e بازدید : 43 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 20:28

سلام دوستان عزیز... من برگشتم همینجا توی وبلاگ آقای مویینی بودم یه جمله ای نوشته بود: (وبگردی درشان یک بچه درسخوان نیست) بعد دیدم خیلی حرف منطقی و درستی هست! یاد تمام روزایی افتادم که به خودم قول دادم امسال جایگاهم فقط میزم و تخت خوابم باشه!یاد روزایی افتادم که با اشک آرزو میکردم کاش زمان به عقب بر میگذشت تا جبران همه ی کم کاری هامو میکردم!یاد روز کنکور افتادم که تو محوطه قدم میزدم و میگفتم اگه خوب درس میخوندم حالم خیلی متفاوت تر از این بود!یاد 30روز مونده به کنکور افتادم که بغض راه نفسام رو بند آورده بود!یاد قولی افتادم که با دیدن رتبم به خودم دادم!و سریع ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparisa868e بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 24 شهريور 1395 ساعت: 6:02

برنامه امشب خندوانه چقد حالمو خوب کرد! خیلی خوب بود!! زندگی واقعا ینی همین خنده های از ته دل گوربابای تمام مشکلات! این روزها احساس خوبی به خودم و زندگیم دارم! باید خوب بود!باااید. . . باید زندگی کرد، باید خندید، باید تلاش کرد، باید جنگید، باید رسید، بایداز خودت احساس رضایت داشته باشی، ودرنهایت باید حال دلت عالی باشه عااالی! خدایا مرسی واسه همه چی! دوستت دارم.... و یه چیز دیگه اینه ک جدیدا حرف هیچکس،زندگی هیچکس،قبولی هیچکس،برام مهم نیست!فقط دارم خودمو میبینم،آینده خودمو،وحال دل خودمو!خیلی خوبه به این نقطه رسیدن!عالیه!! ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : حس خوب زندگی,حس خوب یعنی,حس خوب باتو بودن,حس خوب به انگلیسی,حس خوب,حس خوبی داره تهران واسم,حس خوبیه وقتی,حس خوب آشپزی,حس خوب عاشقی,حس خوبيه, نویسنده : iparisa868e بازدید : 61 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 23:55

امشب انقدر خندیدم که دلم به شدت درد اومد! اولین باری هستش که تو این یک سال کنکوری بودنم اینهمه از ته دل خندیدم! راستش من قبلا خیلی به خودم انرژی منفی میدادم،استرس الکی،یادم میاد مینشستم واسه کنکور گریه میکردم بعد در همین حین از خودم فیلم میگرفتم!یه بار x یکی از این فیلما رو دید وگریه کرد!!!دیگه فک کن من چه جور زجه میزدم و گله و شکایت میکردم ک این اشکش دراومد! بعد کنکور یهویی حالم دگرگون شد،دیگه نخواستم پریسای این یک سال باشم!آدمی که روحیه و انگیزه وحس خوب نداشته باشه با مرده ها هیچ فرقی نداره!خیلی از ماها کلا چیزیمون نیست فقط منفی فکر میکنیم!الان اگه به گ ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : ^_^,^_^ meaning,^_^ face,^_^ emoji,^_^ emoticon,^_^ urban dictionary,^_^ emoticon meaning,^_^ meaning in text,^_^v,^_^ face meaning, نویسنده : iparisa868e بازدید : 60 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 23:55

نتیجمو هنوز نگاه نکردم!! اون کارت که شماره داوطلبی روشه پیش مامانمه و من نمیتونم برم بگم بدش!میاد نتیجمو میبینه[ناراحت] بعد چ غلطی کنم؟! آخه مامان اینا فک کردن فردا صبح نتیجه رو میزنن!! دوستم گفت از تخمین رتبه سنجش خیلی بدترشده!وای خدااااا نکنه رتبم نجومی شده باشه؟! بعد چی میشه؟!چه بلایی سرم میاد!! رفتم وبلاگ بچه ها به شدت دلم گرفت!چه غم انگیزه! حالا اینجاش خیلی دردناکه که پشت کنکوری باشی و خراب کرده باشی... پردیس چرا وبتو حذف کردی؟دختر برگرد!! حال خیلیامون مشابهه!ولی من نا امید نیستم!میدونم سال بعد خیلی بهتر میشم! ولی مضطربم،نگرانم!! نمیدونم چی میگم اصن!خ ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : نتایج زنده,نتایج یورو 2016,نتایج لیگ برتر,نتایج والیبال,نتایج آزمون نمونه دولتی,نتایج تیزهوشان,نتایج نمونه دولتی,نتایج بازیهای یورو 2016,نتایج لاتاری 2017,نتایج کنکور سراسری 95, نویسنده : iparisa868e بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 23:55

باید این حرفا رو امشب بنویسم! امروز صبحش شک عظیمی بهم وارد شد!ناراحت شدم،عصبانی شدم،هیچ تمرکزی نداشتم،داشتم رسما دیوونه میشدم!وقتی بابا اومد درصدا رو گفتم و خواهش کردم درمورد رتبم چیزی نپرسه!البته خیلی اصرار کرد ولی نذاشتم نگا کنه! دوستای بابا بهش پیام میدادن رتبه دخترت چطور بود؟!اون لحظه ها شرمنده بودم!بغض کرده بودم!پدر بزرگم ساعت6صب زنگ زد قبول شدی؟!خالم وارد آموزشگاه ک شده بود همه ازش پرسیده بودن پریسا چن شد؟!و خیلی چیزهای دیگه که داشت دیوونم میکرد وبیشتر به حماقتام لعنت میفرستادم!عصر رفتم پیش خاله هام گفتن پریسا تو حیفی جز پزشکی چیز دیگه ای بری ومن پزشک خواهم شد...ادامه مطلب
ما را در سایت ومن پزشک خواهم شد دنبال می کنید

برچسب : تو شاهکار خلقتی تحقیر را باور نکن,شعر تو شاهکار خلقتی تحقیر را باور نکن, نویسنده : iparisa868e بازدید : 95 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 23:55